فرشته آسمونی ما ، كيانوشفرشته آسمونی ما ، كيانوش، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

دو پرنس کلبه ما

بدون عنوان

  این روزهای کیانوش و مامان....       منتخبی از دیالوگ های  معمول مامان و پسر ....   کیانوش:  مامان شالا میشی یه ژله ( ذره)  دشمال بیدی بش...؟؟؟ مامانی :دستمال برای چی می خواهی؟؟؟ کیانوش : تمیژ کنه ... مامانی : نه مامان تمیزه ... کیانوش: تمیژ کنه گده ( دیگه)... مامانی : آخه تمیزه مادر ... کیانوش : آخه چیلا میگی تمیژه ..؟؟؟!!! مامانی : چون تازه تمیز کردم... کیانوش: مامان جووووون ( با گردن کج )حالا میشی یه ژله ( ذره)دشمال بیدی بش لوطفن...؟؟؟!!!! مامانی : نه نمیشه.... کیانوش: آخه عژییییییییییژم ... خااااااااانووووووووومم..... مامانی : ... بیا ب...
17 بهمن 1392

بدون عنوان

یه سلام به گل پسرهای نازم....   خبر جدید اینکه اسم کیارش برای  نخودی مامان تصویب شده ... حالا بچم اسم هم داره قربونش برم ... این روزها دیگه واقعا برای دیدن روی ماه کوچولوی تو راهیمون لحظه شماری می کنیم ... حتی کیانوش مامان هم کم کم داره برای اومدن داداش کوچولوی خودش آماده میشه .... یه مقدار از خریدهای گل پسرکم رو انجام دادیم ولی هنوز یه چیزهایی مونده که تو فکرش هستیم  ... یه سری هم جابه جایی تو اتاق داداشی باید انجام بشه تا برای تخت کیارش نازمون جا باز بشه ....   خاله جونها ببینین ...  اینا رو بابایی از دبی برای کیارش مامان آورده ...    اینا رو از آلمان بر...
22 دی 1392
1